جشن روز مادر فرزندان اوتیسمی خانواده بزرگ انجمن اوتیسم آذربایجان
197 بار بازدید -
3 سال پیش
-
یک سال پیش به روایت
یک سال پیش به روایت مدیر اجرایی و داوطلب انجمن اوتیسم آذربایجان سعید خداپسند:
ماجرا دقیقا از جایی کلید خورد که مادری در حسرت تبریک روز مادر #فرزند #اوتیسم اش با صدای بلند در سالن انجمن گفت: "امیرعلی ببینم تو برای روز #مادر چیکار میکنی!" و این به گوش من رسید! قرار بود #جشن کوچکی بگیریم اما گویا قرار بود تقدیر به دست #خداوند متعال چیز دیگری باشد. همه چیز با یک اشاره حل شد.اخبار، سالن، هنرمندان، تدارکات، اطلاعرسانی و ....
شاید باورش سخت باشد شب همایش ۲۰ سانت برف روی زمین بود! و همچنان برف به شدت میبارید.
فکرش را نمیکردم مهمانان زیادی منتظر همایش باشند. اما باز دست خداوند پشتم بود. شب را با توکل به خدا سپری کردم. با طلوع خورشید گرمترین روز زمستان را تجربه کردیم. برفها آب شده بودند. و همه برای میزبانی با دلوجان در تلاش بودیم.
من مطمعن بودم بهترین روز رقم خواهد خورد. و خورد! میزبان ششصد نفر از "خانوادهی بزرگ انجمن اوتیسم آذربایجان" طلوع دوباره خورشید بود. در این بین سه جمله امید بخشترین جملهها بودند:
-اگر خداوند بخواهد هرکار سخت و ناممکنی ممکن خواهد شد.
-من کنارتم داداش!
-فردای من چه خواهد شد؟
این همایش نشانهای بود از سایهی محبت خداوند در زندگی همه ما...انشالله به زودی دو باره در کنار هم خواهیم بود. مرسی بابت همه چی
راستی ببخشید اگه سالن کوچیک بود!
https://azarac.ir/
3 سال پیش
در تاریخ 1400/02/04 منتشر شده
است.
197
بـار بازدید شده