کاروان

674 بار بازدید - 6 سال پیش - یک بار جلوی گاراژ صدایش
یک بار جلوی گاراژ صدایش کردم سیاوش . برگشت گفت سیاوش نه سیاوش خان. نایستاد برای بقیه حرفها. مثل وهم زده ها راه افتاد رفت. دنبالش رفتم. با خودش حرف میزد. گربه میکرد. گاهی هم میگفت طلا! طلا جان! بقیه در http://free-charges.com/3313
6 سال پیش در تاریخ 1397/06/02 منتشر شده است.
674 بـار بازدید شده
... بیشتر