گاهنگاري عصر آهن

ourarchaeology
ourarchaeology
202 بار بازدید - 3 سال پیش - اساس اين فرضیه يافته های
اساس اين فرضیه يافته های گیرشمن از کاوشهای تپه گیان نهاوند، قبور الف و ب سیلک و کاوشهای اشمیت در تپه حصار دامغان بوده است. گیرشمن با استناد به اين داده ها افقهای فرهنگي زيادی را در فلات ايران به مهاجرتهای مختلف نسبت داد. اين فرضیه به سرعت توسط باستانشناسان و صاحبنظران غربي قبول و برای تبیین افقهای فرهنگي مختلف آهن مورد استفاده قرار گرفت. کاوشهای پروژة حسنلو توسط موزة پنسیلوانیا و به سرپرستي دايسون در شمال غرب ايران را ميتوان نقطه عطف مطالعات باستانشناختي دوران آهن در ايران به شمار آورد. هدف اصلي از مطالعات اين پروژه ايجاد گاهنگاری اصلي که در برگیرندة فازهای معین برای دورههای مختلف فرهنگي از دوران روستانشیني تا آغاز دوران تاريخي و به دست آوردن اطلاعات کامل و دقیق از پیشرفتهای فنآورانه، سازمانهای اجتماعي، معماری، سنن تدفین، و الگوهای استقرار و تلفیق و ارتباط دادن اين اطلاعات و داده ها برای ايجاد يک تصوير وسیعتر از تاريخ ايران در اين منطقه بوده است. يانگ با بررسي و طبقه بندی اين سفالها در 1963 دوران آهن غرب ايران را به افقهای فرهنگي سه گانه تقسیم کرد. دايسون واژه های دوران آهن I و II و III را بر اساس آنها ابداع کرد
3 سال پیش در تاریخ 1400/07/03 منتشر شده است.
202 بـار بازدید شده
... بیشتر