حکایت گوی داستان

داستان های کهن | حکایت های جالب : شیر و روباه و خر

4:59

حکایت دختر خیاط و پسر پادشاه

14:20

داستان پسر، دختر پادشاه و انگشتر جادویی. حکایت انگشتری که غیر ممکن را ممکن می کرد

15:17

حکایت مرد خارکن و دختر پادشاه

10:05

داستان های کهن | داستان های ملانصرالدین | حکایت طنز دزد در خانه ملا

5:22

حکایت درخت سخنگو

7:48

حکایت آموزنده: الاغی که سلطان جنگل شد و شیری که غلامش شد| داستان شیر شکر

9:54

حکایت چهار پند خر : داستان اموزنده از مثنوی معنوی

20:49

حکایت نصیحت خرکی | داستان های طنز فارسی

10:06

چهار حکایت شنیدنی از گلستان سعدی

10:42

داستان مردی که هر کار خیری می‌کرد گرفتار می‌شد. حکایتی زیبا از مثنوی معنوی مولانا

23:33

کثافتا کنارم دراز کشیدن وازپشت بهم،وقتی به خودم اومدم تا سرحد مرگ رفته بودم وتمام بدنم ...

51:24

به دانش آموزم …کردم و این راز رو از همه مخفی کردم تا اینکه یه روز ...

9:01

داستان های مولانا | داستان های مثنوی : باغبان باهوش

8:20

داستان کاوه آهنگر و ضحاک ماردوش

31:32

شوهرم يه زن بود من اينو وقتي فهميدم كه شب اول عروسي جلوم لخت شدوديدم...

26:18

داستان سکه رنگ و بو دارد : حکایت زیبایی از بهلول

5:34

داستان سلطان محمود و دزدها از مثنوی معنوی مولانا

8:31

داستان ملانصرالدین و قاضی حریص

9:04

داستان جالب تاریخی : این ادم ریگی به کفشش هست!!!

4:00

داستان خیانت:زن هوس بازوشوهرساده دل،کیفرخیانت،داستان عبرت آموز

4:03

داستان ریش نجات بخش از مثنوی مولانا | سلطان محمود و دزدی شبانه اش!در مملکت ما

13:35

91

5:28

برده جنسی پیر زنی شدم و مجبور بودم به خاطر پول هر کاری براش تو رابطه انجام بدم حتی …

14:58

شوگرددی گرفتم تا خرجمو بکشه اونم هر شب ازم رابطه میخواست و من ...

10:33

داستان واقعی:عاشق زنداییم شدم وباهاش... رازبزرگیوفهمیدم که..#داستان #داستان_واقعی #پادکست

20:40

موقع رابطه با شوهرم میدیدم یه جفت چشم از لای در نگاهمون میکنه تا اینکه برادر شوهرپونزده سالم ...

21:40

توی ماموریت ها شوهرم مرتب منو با بچه ها تنها میذاشت تا اینکه ...

13:07

داستان الاغ با سواد : داستان زیبایی از بهلول

10:32

داستان زن حریصی که هیچ چیزراضیش نمیکرد|بیچاره شوهرزن#حکایت#داستان #حکایات

16:12

حکایت کشک سابی که می خواست اسم اعظم را بداند

3:30

عکس وفیلم رابطه ی پسر کوچیکمو با یه زن خراب تو گوشیش دیدم وغافل از اینکه نمیدونستم اون…

16:51

برادر وخواهر بودیم ولی عاشق هم شدیم وقتی پدم فهمید ...منم تصمیم گرفتم یواشکی به برادرم ..بدم

36:36

شب تولد دوست دخترم انداختمش تو استخر و تا میتونستم باهاش…

17:50

شاگردم دختر ساده وفقیری بود که هرروز توی انباری مغازه می بردمش و...تا اینکه یه روز...

19:12

دفتر خاطرات ۲۰سال پیش رو تو انباری خونمون پیدا کردم وفهمیدم میتونم با پدرم ازدواج کنم‌ ...

41:01

با استادم رابطه داشتم و مجبورش کردم صیغم کنه و زنشو طلاق بده ولی…

13:04

معمای جالب بهلول | آیا میتوانید جواب این معما را بدهید؟

5:01

دو حکایت آموزنده و زیبا - داستان مورچه و عسل - داستان پیش گوی پادشاه - کوتاه و شنیدنی از کتاب کهن

8:24

آشنایی عجیب مولانا با شمس تبریزی/ارتباط عاشقانه مولانا با شمس که منجر به بیداری او شد...

5:56

حکایت بهلول و شیخ جنید📝| درسی از اخلاق و زندگی در حکایت بهلول و شیخ جنید 🌷

5:27

شبهایی که شوهرم ماموریت بوداز خونه همسایه صدای آه وناله میومدتا اینکه ...

32:45

حکایت شاهزاده ودخترچوپان:داستان دخترچوپانی که ملکه شد:داستان بزرگسالان

12:55

: داستان شنیدنی ضرب المثل خرش از پل گذشت حکایت ضرب المثل خرش از پل گذشت

4:02

شیر و روباه | داستان های فارسی جدید | قصه های کودکانه | قصه های فارسی | Dastanhaye Farsi

7:23

حکایت خونه ملا و خونه من #داستان #حکایت_فارسی #حکایت_ملانصرالدین #حکایت #قصه #shorts

00:33

القناص الحلقة 85 مترجم عربى

23:07

حکایت جالب خر سلطان جنگل شد و شیر غلام آن

7:51

داستان حیرت انگیز توبه نصوح در محرم | مردی که با توبه واقعی به پادشاهی رسید!| نصوح و داستانی شنیدنی!

8:36

داستان عشق پیرمرد هیزم شکن به دختر زیبای پادشاه | داستان عاشقانه ایرانی

8:05

داستان قاسم جیگرکی شراب خوار که خادم امام حسین بود

12:55

شوهرم بعد فوت زنش هنوز عاشقش بود ولی اومد با من ازدواج کرد و زندگیمو…

10:40

بچه شوهرم و وقتایی که خونه نبود تو انباری زندونی میکردم تا اینکه..

5:19

بعد از مرگ‌ زنم خواهرش برای نگهداری دخترم به خونمون میومد اما یه شب بهم پیشنهاد عجیبی داد که ...

19:36

دو حکایت زیبا از ملا نصرالدین:ملا نصرالدین و مهمانی. ملا و دانشمند

5:39

حکایت غلام سیاه که پسر ارباب بود!!:داستان جالب جمال وکمال :داستان بزرگسالان

17:26

حکایت مرغ خانگی و باز شکاری | رمز و رازهای داستانی از کلیله و دمنه

3:59

داداشم بهم گفت قبل عروسیت نیم وجب دامن میپوشیدی جلو ما،حالا بعد عروسی واسه من جا نماز آب میکشی...

7:22

پایین تنه زنم بوی سگ مرده میداد و هر وقت کنارم میخوابید حالم بد میشد تا اینکه...

17:31

داستان های فارسی : عاشق شدی، پولم نداری؟ این داستان راهش رو بهت یاد میده

11:46